ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 |
این بخش را در ادامه مطالب نگاه کنین
مشغول بودن ( busy ) - قبول کردن ( admit ) – سپاس گزاربودن (appreciate ) -
انکار کردن ( deny ) – در نظر گرفتن ( consider ) – ارزش داشتن (worth ) –
بیاد داشتن ( remember ) _ بخشیدن ( forgive ) _ لذت بردن (enjoy ) _
اجتناب کردن ( avoid ) _ تمام کردن ( finish ) _ تصور کردن (imagine ) _
ادامه دادن ( keep ) _ دوست داشتن ( like ) _ ناراحت شدن (mind ) _
دلتنگ شدن ( miss ) _ دوست نداشتن ( dislike ) _ ریسک کردن ( risk ) _
دست برداشتن ( stop ) –
It isn't worth waiting for the bus.
نمی ارزد که منتظر اتوبوس شویم .
She considered not visiting her hometown.
سر نزدن به زادگاهش را در نظر گرفت .
Please stop talking in the class.
لطفا از صحبت کردن در کلاس دست بردارید .
ممنون از سایت خوبتون لطفا مطالب بیشتری بگذارین